در این روز، بخش هایی از کره زمین ـ که سراسر از آب بود ـ شروع به خشک شدن نمود تا کم کم به شکل ربع مسکون امروزین درآید. مطابق روایات، اولین نقطه ای که از زیر آب سر برآورد مکان کعبه شریف و بیت ا… الحرام بود.
تعریف : دحو الارض، مطابق با بیست و پنجم ماه ذوالقعده، روزی است که خداوند با نظر به کره زمین، به جهان خاکی حیات بخشید.
از این روز، بخش هایی از کره زمین ـ که سراسر از آب بود ـ شروع به خشک شدن نمود تا کم کم به شکل ربع مسکون امروزین درآید. مطابق روایات، اولین نقطه ای که از زیر آب سر برآورد مکان کعبه شریف و بیت ا… الحرام بود.
به نظر برخی از مفسران، آیه 30 سوره نازعات (والارض بعد ذلک دحاها) به همین واقعه اشاره دارد.
2. ذوالقعده؛ ماه حرام
ماه ذوالقعده (یا همان ذیقعده در تلفظ فارسی) اولین ماه از ماه های حرام است. ماه های حرام زمان هایی هستند که جنگ در آنها ممنوع بوده و احکام ویژه ای نیز از جهت شرعی و فقهی دارند.
اما استفاده اخلاقی و تربیتی که از این حکم می توان برد این است که: «اگر جنگ و نزاع میان مردمان در این ماه حرام شده است» حتما منازعه و محاربه با خداوند باید بیشتر مورد نفرت قرار گیرد. لذا شایسته است انسان مومن در این ماه ها بیشتر به فکر باشد تا اندیشه و اعضای او با گناه و معصیت، به مخالفت با خداوند برنخیزد.
3. مناسبت های دیگر این روز
گذشته از واقعه دحوالارض، رویدادهای دیگری نیز در این روز رخ داده اند که اهمیت آنرا دوچندان نموده اند؛ از جمله:
· میلاد شیخ الانبیاء حضرت ابراهیم علی نبینا و آله و علیه السلام
· میلاد حضرت عیسی مسیح علیه السلام
· خروج رسول اکرم |(ص) از مدینه به همراه هزاران حاجی به سوی مکه، به قصد حجة الوداع. در این سفر وجود مقدس حضرت زهرا (سلام الله علیها) و نیز تمامی همسران پیامبر(ص) نیز ایشان را همراهی می کردند.
در روایتی نیز آمده است که قائم (عج) در همین روز قیام خواهد کرد.
4. اعمال شب و روز دحو الارض
روزه :
یکی از آن چهار روز است که در تمام سال بفضیلت روزه ممتاز است .
و در روایتی روزهاش مثل روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود و از برای روزهدار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است استغفار کند و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است و از برای این روز به غیر از روزه و عبادت و ذکر خدا و غسل دو عمل وارد است .
نماز :
نمازی که در کتب شیعه قمیین روایت شده .
و آن دو رکعت است در وقت چاشت در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره و الشمس بخواند و بعد از سلام نماز بخواند لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ پس دعا کند و بخواند یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ .
دعا :
خواندن این دعا است که شیخ در مصباح فرموده مستحب است خواندن آن
اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَی کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَی یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَی طُولِ الْبِلَی إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَی وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَی وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیّا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَی مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ] أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیَائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّی تَرْضَی وَ یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَی یَدَیْهِ جَدِیدا غَضّا وَ یَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَی جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّی نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ [عَلَی مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ [عَلَیْهِمْ] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
در پي درگذشت شاعر برجسته و خلاق انقلاب، دكتر قيصر امينپور، حضرت آيتالله خامنهاي، رهبر معظم انقلاب اسلامي، پيام تسليت صادر كردند.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران، ايسنا، متن پيام به اين شرح است:
« بسم الله الرحمن الرحيم
با اندوه و دريغ ، خبر تلخ درگذشت شاعر فرزانهي انقلاب، دكتر قيصر امينپور را دريافت كردم.
از دست دادن او براي اينجانب و براي همهي اصحاب شعر و ادب، خسارتبار است. او شاعري خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قلههاي اين هنر بزرگ پيش ميرفت.
درگذشت او آرزوهايي را خاك كرد، ولي راه فتح قلهها را اميد است دوستان و ياران نزديك و شاگردان اين عزيز ادامه دهند. او و دوستانش نخستين رويشهاي زيبا و مبارك انقلاب در عرصههاي شعر بودند و بخش مهمي از طراوت و جلوهي اين بوستان ، مرهون ظهور و رشد آن عزيز و ديگر دوستان همراه اوست.
خداوند پاداش خوبيهاي او را امروز كه بيش از گذشته به آن نيازمند است، با كرم و فضل به او برگرداند و او را در آغوش رحمت و مغفرت خويش بگيرد.
به خاندان و بازماندگان و دوستان و شاگردان آن عزيز صميمانه تسليت ميگويم.
قال العسكرى عليه السلام : «اقلّ الناس راحة الحقود» كمترين مردم از نظر راحتى شخص كينه توز است . (تحف العقول / 488)
معلم يک کودکستان به بچه هاي کلاس گفت که ميخواهد با آنها بازي کند. او به آنها گفت که فردا هر کدام يک کيسه پلاستيکي بردارند و درون آن به تعداد آدمهايي که از آنها بدشان ميآيد، سيب زميني بريزند و با خود به کودکستان بياورند.
فردا بچه ها با کيسه هاي پلاستيکي به کودکستان آمدند. در کيسه بعضي ها ۲، بعضي ها ۳، و بعضي ها ۵ سيب زميني بود.
معلم به بچه ها گفت: تا يک هفته هر کجا که مي روند کيسه پلاستيکي را با خود ببرند. روزها به همين ترتيب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکايت از بوي سيب زميني هاي گنديده. به علاوه، آن هايي که سيب زميني بيشتري داشتند از حمل آن بار سنگين خسته شده بودند. پس از گذشت يک هفته بازي بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند.
معلم از بچه ها پرسيد: از اينکه يک هفته سيب زميني ها را با خود حمل مي کرديد چه احساسي داشتيد؟ بچه ها از اينکه مجبور بودند، سيب زميني هاي بد بو و سنگين را همه جا با خود حمل کنند شکايت داشتند.
آنگاه معلم منظور اصلي خود را از اين بازي، اين چنين توضيح داد:
اين درست شبيه وضعيتي است که شما کينه آدم هايي که دوستشان نداريد را در دل خود نگه مي داريد و همه جا با خود مي بريد. بوي بد کينه و نفرت، قلب شما را فاسد مي کند و شما آن را به همه جا همراه خود حمل مي کنيد. حالا که شما بوي بد سيب زميني ها را فقط براي يک هفته نتوانستيد تحمل کنيد.
پس چطور مي خواهيد بوي بد نفرت را براي تمام عمر در دل خود تحمل کنيد؟
اي که به لطف و دلبري از دو جهان زيادهاي
اي که چو آفتاب و مه دست کرم گشادهاي
صبح که آفتاب خود سر نزدهست از زمين
جام جهان نماي را بر کف جان نهادهاي
مهدي و مهتدي تويي رحمت ايزدي تويي
روي زمين گرفتهاي داد زمانه دادهاي
مايه صد ملامتي شورش صد قيامتي
چشمه مشک ديدهاي جوشش خنب بادهاي
سر نبرد هر آنک او سر کشد از هواي تو
ز آنک به گردن همه بستهتر از قلادهاي
خيز دلا و خلق را سوي صبوح بانگ زن
گر چه ز دوش بيخودي بيسر و پا فتادهاي
هر سحري خيال تو دارد ميل سردهي
دشمن عقل و دانشي فتنه مرد سادهاي
خيز دلا کشان کشان رو سوي بزم بينشان
عشق سوارهات کند گر چه چنين پيادهاي
اين تن همچو غرقه را تا نکني ز سر برون
بند ردا و خرقهاي مرد سر سجادهاي
باده خامشانه خور تا برهي ز گفت و گو
يا حيوان ناطقي جمله ز نطق زادهاي
لطف نماي ساقيا دست بگير مست را
جانب بزم خويش کش شاه طريق جادهاي
مولانا، غزليات شمس
صاحب مرزبان نامه، در باب سوم از كتاب خود، حكايتي از احمد غزالي نقل مي كند كه شنيدني است.
روزي احمد غزالي در اثناي وعظ بر سر منبر، خطاب به حاضرين گفت كه:
«اي مسلمانان! از چهل سال پيش به شما پند و نصيحت مي دهم. در اين زمان دراز هر چه وعظ و نصيحت به شما كردم، فردوسي خلاصه آن را در يك بيت بيان داشته است و آن بيت چنين است:
ز روز گذر كردن انديشه كن پرستيدن دادگر، پيشه كن
اگر شما نيز بر اين عمل كنيد، هيچ وعظ و نصيحت ديگر براي شما لازم نيست!» 1
1. مرزبان نامه، باب سوم، صص 78 ـ 77