محبوب من!
در دلم
کاروان اشتیاقی به سوی تو
راه انداختهام
در چشمانم،
زائری لانه کرده است
به انتظار
شستشوی بارگاه تو.
دخیل بسته ام،
بند بی قرار دلم را
به روشنای ضریح آسمانیت
تا صدای بسته شدن چمدانم
تا باریافتن
به آستان کبریائیت
گوشه چشمی
از آفتاب مشرق مهربانیت
کافیست.
بهار من،
تماشای طواف کبوتران توست.
فَلَمّا وَصَلَها قالَ: (مَا اسْمُ هذِهِ الاْرْضِ؟(. فَقيلَ: كَرْبَلاءَ. فَقالَ عليه السّلام : اءَللّهُمَّ إِنّي اءَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَالْبَلاءِ
چون به كربلا رسيد، فرمود: نام اين زمين چيست؟ عرضه داشتند كه اين زمين كربلا است. فرمود: خداوندا! به تو پناه مي برم از (كَرْب ( و (بلاء(. پس از آن فرمود: اين كرب و بلا است . (انْزِلُوا، هاهُنا مَحَطُّ رِحالِنا وَمَسْفَكُ دِمائِنا(؛ پياده شويد كه اينجاست محل افتادن بارهاي ما و مكان ريخته شدن خونهاي ما؛ اينجاست آرامگاه ما. جدّم رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله مرا از اين واقعه آگاه ساخته … ياران امام حسين عليه السّلام پس از شنيدن اين سخنان همگي از مَرْكَبهاي خود فرود آمدند و حُرّ با اصحابش نيز در كناري منزل گرفتند و جناب سيّد مظلومان - عَلَيْهِ الصَّلاةُ وَالسَّلامُ - بر روي زمين بنشست كه شمشير خود را اصلاح و آماده نمايد و اين اشعار را زمزمه فرمود:
يا دَهْرُ اءُفٍّ لَكَ مِنْ خَليلِ
كَمْ لَكَ بِالاْشْراقِ وَالاْصيلِ
مِنْ طالِبٍ وَصاحِبٍ قَتيلِ
وَالدَّهْرُ لا يَقْنَعُ بِالْبَديلِ
وَكُلُّ حَيٍّ سالِكُ سَبيلِ
ما اءَقْرَبَ الْوَعْدَ إِلَي الرَّحيلِ
وَإِنَّمَا الاْمْرُ إِلَي الْجَليلِ
ترجمه: اي روزگار! اُفّ باد بر تو ، چه رفیق بدی هستي. چه بسيار صبحگاهان و شامگاهانی كه طالبان و مصاحبان خويش را به قتل رسانيدي. روزگار در بلاهايي كه بر شخص نازل مي شود به هیچ بدلي قانع و راضي نيست و هر صاحب حیاتی،به سوی مرگ رهسپار است. وعده كوچ نمودن از اين دار فنا نزديك شده. نهايت زندگی هر شخصی رحلت به سوي خداوند جليل است.
منبع: مقتل سیدبن طاووس با اندکی ویرایش در ترجمه
تو بار عام دادی و ما آمدیم
و چون همیشه
با خواستن هایمان
نردبام بلندی ساختیم به عرش کبریائیت
ما آمدیم
و نفسهایمان ثنای تو را میگفت
ما نزول ملائکه را نمیدیدیم
و نزول روح را
ما آمدیم
اما حالمان خوب نیست
گفتی که راه های آسمان را گشوده ای
فرشتگان فرود می آیند
و نورها
از هر چیز زمین را احاطه می کند
کاش نسیمی از این بهارت
بر جان ما می نواختی…
…
حالمان خوب نیست
…
نکتههایی در تایپ و نگارش صحیح کلمات فارسی(قسمت اول)
در مورد نگارش رسمالخط در زبان فارسی آن هم در محیط وب، مواردی هست که دوست دارم به آنها اشاره کنم.
نگارش و رسمالخط در زبان فارسی و یا شیوه نگارش در فارسی، یکی از موارد بحثبرانگیز بوده و اختلاف سلیقه و طریقه همیشه در آن بوده و هست. در این مجال، قصد من پرداختن به اختلافات نیست فقط با توجه به نوشتههای دوستان در وب، مواردی را که به نظرم یادآوری آنها خالی از لطف نبوده، دوستان نویسنده در محیط نت را میتواند راهنمایی کند، خواهم پرداخت و بیشتر قصد دارم تجربههای خودم را در اختیار دوستان بگذارم.
انتشار مطالب در فضای وب محصول تایپ دوستان است که شاید درستتر این باشد که بگوییم، نکاتی در خصوص تایپ کلمات فارسی را با دوستانمان در میان میگذارم.
یکی از مواردی که در بیشتر نوشتهها یا بهتر بگویم تایپها رعایت نمیشود، فاصله است. فاصله در واقع تمهیدی است برای جدا کردن دو کلمه مستقل از هم که در نتیجه زیباتر شدن نگارش فارسی را نیز به دنبال دارد؛ پس بین دو کلمه مستقل باید یک فاصله یا (space) باشد. شاید همه بگویید که ای بابا این را که دیگر همه میدانند. درست است اما اگر شما هم مثل من در محیط کار یا نوشتههایی که دستتان میرسد، با موارد وحشتناکی با عدم رعایت این نکته خیلی ساده برخورد کنید، به من حق میدهید که این نکته خیلی بدیهی را گوشزد کنم. پس حالا یک مثال هم میزنیم تا از خجالت همه در آمده باشیم:
بدون فاصله: اورادرباران ازیادبردم.
با رعایت فاصله: او را در باران، از یاد بردم.
ببینید رعایت فاصله بین دو کلمه مستقل در تایپ، علاوه بر اینکه جمله را خوانا و سهلالفهم میکند، چقدر موجب زیبایی نوشته میشود.
اما گاهی همین فاصله که اینجا دو تا کلمه را از هم جدا میکرد و شکل نوشته را زیبا، ظاهر نوشته را از زیبایی خارج میکند و یا موجب اشتباه در تشخیص کلمات مرکب میشود. حالا این کلمات مرکب هم برای خود داستانی دارند. کلماتی که از ترکیبات اضافی پیشوند و پسوند ساخته میشوند و کلمههایی که از ترکیب دو کلمه ساخته میشوند که هر یک معنای مستقلی دارند.
به نظر شما نگارش صورت کدام یک از کلمات ذیل صحیح و زیباتر است:
می روم
میروم
میروم
روانشناس
روان شناس
وانشناس
در قسمت بعد در خصوص راهکار نگارشی این نوع کلمات توضیح خواهم داد.
ادامه دارد…..
در دو صورت امکان این که انسان در طی طریق و به سامان رساندن امور خود با شکست مواجه شود زیاد است: یک آنجا که به تجارب دست یافته عمل نکند از ناحیه خود یا توصیه دیگران و دیگر عمل نکردن به دانسته ها و آنچه برایش مسلم گشته است. در واقع مثل روز روشن است که معطل گذاشتم عمل به دانسته ها و یا اقدام به کاری با زیر پاگذاشتن معلومات و مسلمات در مسیر آن، انسان را به سر منزل مقصود رهنمون نخواهد شد. کتب اخلاقی و ادبی و عرفانی و توصیه های بزرگان پر است از مذمت عمل نکردن به دانسته ها مانند آن چه سعدی در باب هشتم گلستان و در باب فواید صحبت آورده است که : دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد. ویا یکی را گفتند عالم بی عمل به چه ماند؟ گفت: به زنبور بی عسل.
از مرحوم آیت الله بهجت رضوان الله علیه نیز وقتی برای بیان نکته اخلاقی و نصیحت سوال می شد میفرمودند: آقایانی که طالب مواعظ هستند، از ایشان سوال میشود:
آیا به مواعظی که تا حال شنیدهاید عمل کردهاید یا نه؟ آیا میدانید که هر کس به معلومات خود عمل کرد، خداوند مجهولات او را معلوم میفرماید؟
در این باب روایات متعددی نیزاز بزرگان دین وارد شده است از جمله:مَن عَمِلَ بِما يَعلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلمَ ما لَم يَعلَم. هر كس به آنچه مىداند عمل كند، خداوند دانش آنچه را كه نمىداند به او ارزانى مىدارد. 1
در عمل کردن به دانسته ها از زاویه و نگاهی دیگر، حکایتی از مرحوم جمال السالکین آیت الله سید علی قاضی رحمه الله علیه نقل میکنند که شنیدنی و تاثیر گذار و قابل تامل است: شخصی یه ایشان مراجعه می کند و میخواهد که در درس اخلاق و عرفان ایشان شرکت کند و قدم در مسیر سلوک بگذارد. مرحوم قاضی به ایشان میفرمایند: شما نمازهای واجبت را اول وقت بخوان اگر به جایی نرسیدی بیا تف کن به صورت من.
خیلی مواقع تشنگان حقیقت و منافذ آسمانهای معرفت الهی، اگر به اهمیت برخی دستورات الهی که شاید از سر عادت تکرار می شود نگاه دیگرگونه و با معرفت داشته باشند، خواهند دانست که آب در کوزه است و ایشان گرد جهان میگردند.
تصویر توصیه ایشان در اهمیت توجه به نماز:
1. دانش نامه عقائد اسلامي – ج2، ص 486 -ح 1827